باب آلبرشت (Bob Albrecht)
بنیانگذار شرکت People’s Computer که از آشنا کردن جوانترها با کامپیوتر، لذتی خارقالعاده میبرد.
Altair 8800
میکروکامپیوتری پیشتاز که هکرهای سختافزار را آبدیده میکرد. ساخت این کیت باعث میشد شما هک کردن را بیاموزید. اما بعد از آن خودتان باید کشف میکردید که با این وسیله چه کنید.
Apple II
کامپیوتر دوستانه، خطخطی و خوشسیمای استیو وزنیاک که به شدت مقبول و موفق بود و البته جرقه شروع و روح یک صنعت رو به پیشرفت محسوب میشود.
Atari 800
این کامپیوتر خانگی گرافیک بسیار بالایی را در اختیار هکرهای بازی یعنی افرادی مانند جان هریس (John Harris) قرار داد. گرچه شرکتی که آن را میساخت از این که به شما بگوید محصولش چگونه کار میکند، بیزار بود!
باب و کارولین باکس (Bob and Carolyn Box)
جویندگان طلا با شهرتی جهانی که با کار برای Sierra On-Line تبدیل به ستارههای دنیای نرمافزار شدند.
دوگ کارلستون (Doug Carlston)
یک وکیل حقوقی که برای تاسیس شرکت نرمافزاری Brøderbund همه چیز را فدا کرد.
باب دیویس (Bob Davis)
شغلش را در یک فروشگاه لیکور ترک کرد تا به نویسنده پرفروشترین بازی Sierra On-Line یعنی اولیس و خز طلایی (Ulysses and the Golden Fleece) تبدیل شود. البته موفقیت باعث سقوطش شد.
پیتر دویچ (Peter Deutsch)
پیتر در ورزش بسیار ضعیف و در ریاضیات عالی بود و هنوز شلوارک میپوشید که از سر اتفاق به یک TX-0 در MIT برخورد و به همراه سایر اساتید به هک کردن روی آن پرداخت.
استیو دامپیر (Steve Dompier)
یکی از اعضای کلوپ کامپیوتر هومبرو که برای نخستین بار آلتیر را به آواز خواندن واداشت و بعدتر بازی Target را برای میکروکامپیوتر Sol نوشت. بازیای که حتی تام اسنایدر (Tom Snyder) مجری مشهور تلویزیون را شیفته خودش کرد.
جان دراپر (John Draper)
همان کاپیتان کرانچ بدنام که با بیپروایی تمام سیستمهای تلفن را کاوش میکرد. ابتدا به زندان افتاد و بعد به هک کردن میکروکامپیوترها روی آورد. سیگار او را تند و خشن میکرد.
مارک دوچاینو (Mark Duchaineau)
زندانبان جوانی که دیسکهای Sierra On-Line را به خاطر هوا و هوسهای ناگهانیاش در مقابل کپی محافظت میکرد.
کریس اسپینوزا (Chris Spinosa)
مرید ۱۴ ساله استیو وزنیاک و یکی از کارمندان اولیه اپل بود.
لی فلسناشتاین (Lee Felsenstein)
«ویراستار نظامی» مجله (زیرزمینی) Berkeley Barb و قهرمان یک رمان علمی-تخیلی (البته رمانی خیالی که هرگز نوشته نشد) است. او کامپیوترها را با رویکرد زبالهدانی (Junkyard) طراحی میکرد و یکی از شخصیتهای کلیدی هک سختافزار در Bay Area در دهه هفتاد میلادی بود.
اد فردکین (Ed Fredkin)
بیانگزار آرام شرکت Information International که تا پیش از ملاقات با استیو نلسون (Stew Nelson کسی که برای هکرها همانند پدر معنوی است) خود را بهترین برنامهنویس دنیا میدانست.
گوردون فرنچ (Gordon French)
هکر سختافزار سفیدمویی که گاراژ خانهاش نه فقط محل نگهداری خودرو که محل نگهداری کامپیوتر خودساختهاش یعنی جوجه شاهین (Chicken Hawk) بود. البته نخستین جلسه کلوپ کامپیوتری هومبرو نیز در همین گاراژ برگزار شد.
ریچارد گاریوت (Richard Garriott)
پسر یک فضانورد بود که مانند لرد بریتیش (Lord British)، دنیای Ultima را روی دیسکهای کامپیوتری بوجود آورد. لرد بریتیش حاکم خیالی بریتانیا در Sosaria دنیای بازی Ultima است.
بیل گیتس (Bill Gates)
جادوگر از خودراضی و دانشجوی انصرافی هاروارد که Altair BASIC را نوشت و هنگامی که هکرها آن را کپی کردند، شروع به شکوه و گلایه کرد.
بیل گاسپر (Bill Gosper)
هوروویتس (ولادیمیر هوروویتس یکی از مشهورترین پیانیستهای همه دورانها) کیبردهای کامپیوتری، استاد ریاضیات و هکر LIFE در لابراتوارهای هوش مصنوعی MIT، مرشد و مبلغ اخلاق هکری (Hacker Ethic) و البته دانشجوی منوهای رستورانهای چینی.
ریچارد گرینبلت (Richard Greenblatt)
هکر تکبعدی، ژولیده، پرکار و نمونه بارز هکرهای MIT که آنقدر شبها هم در MIT ماند که مدرک دانشگاهیاش را با سرعت نور گرفت. هکر همه هکرها!
جان هریس (John Harris)
هکر جوان بازیهای آتاری ۸۰۰ که به ستاره برنامهنویسی Sierra On-Line تبدیل شد و البته مشتاق مصاحبت با زنان بود.
IBM PC
نقطه ورود آیبیام به بازار کامپیوترهای شخصی که به شکلی شگفتآور کمی از اخلاق هکری را در خود داشت و به همین دلیل کل دنیا را تسخیر کرد.
IBM 704
آیبیام دشمن محسوب میشد و این ماشین مورد استفادهاش بود. این کامپیوتر غولآسا در ساختمان شماره ۲۶ MIT نگهداری میشد. بعدها تغییراتی در آن اعمال کردند تا به آیبیام ۷۰۹ و بعدتر به ۷۰۹۰ تبدیل شد. این ماشین با سیستم پردازش دستهای (Batch-process) کار میکرد و غیرقابلتحمل بود!
جری جول (Jerry Jewell)
داوطلب جنگ در ویتنام که به یک برنامهنویس تبدیل شد و Sirius Software را بنیانگذاری کرد.
استیون جابز (Steven Jobs)
جوانکی رویاپرداز، لاغر و بدون دانش برنامهنویسی که اپل ۲ وزنیاک را برداشت، قراردادهای فراوانی بست و بعد شرکتی را تاسیس کرد که میلیاردها دلار درآمد دارد.
تام نایت (Tom Knight)
در شانزده سالگی یک هکر MIT بود که برای نخستین بار اصطلاح سیستم اشتراک زمانی ناسازگار (Incompatible Time-sharing System) را سکه زد. او بعدها و در دوران جنگ و جدالها بر سر ماشینهای لیسپ به الهه انتقام گرینبلت تبدیل شد.
آلن کوتوک (Alan Kotok)
دانشجوی چاق MIT و اهل ایالت جرسی که در زیر چیدمانهای TMRC کار میکرد. در وسترن الکتریک شیوه کار سیستمهای تلفن را آموخت و در نهایت به هکر افسانهای TX-0 و PDP-1 تبدیل شد.
افرم لیپکین (Efrem Lipkin)
هکر و فعال اجتماعی اهل نیویورک که عاشق ماشینها بود، اما از استفادههایی که از آنها میشد متنفر بود. دوست فلسناشتاین که یکی از پایهگذاران Community Memory بود.
ماشین لیسپ (LISP Machine)
کامپیوتر نهایی هکرها! اختراع آن بیش از همه مدیون گرینبلت بود و منشا جدالهای تلخی در MIT شد.
«عمو» جان مککارتی (“Uncle “John McCarthy)
استاد عالی و البته حواس پرت MIT (و بعدها استنفورد) که پیشگام حوزههایی مانند شطرنج کامپیوتری، هوش مصنوعی و لیسپ بود.
باب مارش (Bob Marsh)
از اهالی برکلی و عضو کلوپ کامپیوتر هومبرو که گاراژش را با فلسناشتاین شریک شد و شرکت Processor Technology را تاسیس کرد. همان شرکتی که کامپییوتر Sol را ساخت.
راجر ملن (Roger Melen)
عضو کلوپ هومبرو که از بنیانگذاران شرکت Cromemco بود. شرکتی که تاسیس شد تا مدار چاپیهای Altair را بسازد. کارت گرافیکی که شرکت او ساخت (Dazzler) برنامه مشهور LIFE را روی میز آشپزخانهاش به اجرا درآورد.
لوییس مرتون (Louis Merton)
اسم مستعار هکر برنامه شطرنج AI Chess که تمایل شدیدش به گرفتن قیافه بیاحساس و همینطور خشک بودن، جامعه هکرها را دور هم جمع کرد!
جود میلهون (Jude Milhon)
او فلسناشتاین را از طریق یک آگهی طبقهبندیشده در مجله Berkeley Barb ملاقات کرد و برای فلسناشتاین به چیزی بیش از یک دوست تبدیل شد. جود عضو گروه Community Memory بود.
ماروین مینسکی (Marvin Minsky)
استاد عالی و بازیگوش MIT که به سراغ لابراتوارهای هوش مصنوعی رفت و اجازه داد که هکرها آزادانه به آنجا دسترسی داشته باشند.
فرد مور (Fred Moore)
خانهبهدوش صلحطلبی که از پول متنفر بود، به فناوری عشق میورزید و یکی از بنیانگذاران کلوپ هومبرو بود.
استوارت نلسون (Stewart Nelson)
هکری از لابراتوارهای هوش مصنوعی با دندانهای بیرونزده، جثهای کوچک اما مزاجی آتشین که کامپیوتر PDP-1 را برای هک سیستمهای تلفن به شبکه مخابراتی وصل کرد. او بعدها شرکت Systems Concepts را پایهگذاری کرد.
تد نلسون (Ted Nelson)
او خودش را «نوآور» توصیف میکرد، به عنوان آدمی خسیس شناخته میشد و کتاب تاثیرگذار Computer Lib را با هزینه شخصی خودش منتشر کرد.
راسل نوفتسکر (Russel Noftsker)
ادمین همیشه تحتفشار لابراتوارهای هوش مصنوعی در اواخر دهه شصت که بعدها به ریاست شرکت Symbolics رسید.
آدام اوزبورن (Adam Osborne)
ناشری متولد هنگکنگ که تبدیل به یک سازنده کامپیوتر شده بود و خودش را فیلسوف میدانست. او شرکت Osborne Computer را تاسیس کرد تا کامپیوترهایی «مناسب» بسازد.
PDP-1
اولین مینیکامپیوتر ساخت شرکت DEC (سرنام Digital Equipments) که در سال ۱۹۶۱ برای هکرهای MIT هدیهای خداوندی، و مشتی محکم به دهان فاشیسم آیبیام بود.
PDP-6
این کامپیوتر مینفریم تا حدی توسط کوتوک طراحی شده بود. با مجموعه دستورالعملهای باشکوه و ۱۶ رجیستر سکسی، در واقع شالوده اصلی لابراتوارهای هوش مصنوعی بود.
تام پیتمن (Tom Pittman)
هکر مذهبی هومبرو که همسرش را از دست داد اما ذرهای از وفاداریاش به Tiny BASIC کم نشد!
اد رابرتس (Ed Roberts)
بنیانگذار عجیبوغریب شرکت MITS که با کامپیوتر «آلتیر»ش کل دنیا را در شوک فرو برد. او میخواست به مردم کمک کند تا هرمهای ذهنیشان را بسازند.
استیو «اسلاگ» راسل (Steve “Slug” Russel)
نوچه مککارتی که برنامه Spacewar یعنی نخستین بازی ویدیویی PDP-1 را هک کرد. البته از این کار یک پنی هم عایدش نشد!
پیتر سامسون (Peter Samson)
از اولین هکرهای MIT که عاشق سیستمها، قطارها، TX-0، موزیک، رویههای قانونی، شوخیهای خرکی و البته هک بود.
باب ساوندرز (Bob Saunders)
هکر بذلهگو و در حال طاس شدن TMRC که خیلی زودذ ازدواج کرد، تا دیروقت شب به هک کردن مشغول بود و نوشیدنیهای بدشکل لیمویی میخورد. البته در استراتژی CBS در بازی Spacewar به درجه استادی رسید!
وارن شوادر (Warren Schwader)
هکری تنومند و بلوند از دهات ویسکانسین که از کار در خط مونتاژ کارخانه به یک ستاره دنیای نرمافزار تبدیل شد. البته نتوانست بین این تغییر و تحول و پیرویاش از فرقه «شاهدان یهوه» سازگاری ایجاد کند.
دیوید سیلور (David Silver)
در چهارده سالگی مدرسه را ترک کرد تا به سکه شانس لابراتوارهای هوش مصنوعی تبدیل شود. او سازنده کلیدهای تقلبی (؟؟؟) بود و روباتی ساخت که کارهای غیرممکنی انجام میداد.
دن سوکول (Dan Sokol)
آدمی بذلهگو با موهای بلند که از فاش کردن اسرار فناورانه در کلوپ هومبرو لذت فراوانی میبرد. به تکثیر و گسترش برنامه Altair BASIC از طریق نوارهای کاغذی کمک فراوانی کرد.
Sol Computer
ترمینال و کامپیوتر لی فلسناشتاین که ظرف دو ماه کار شبانهروزی ساخته شد. کامپیوتری که همه چیز را زیر و رو کرد و البته هیچوقت تواناییهایش کافی نبودند.
لس سولومون (Les Solomon)
ویراستار Popular Electronics، مجلهای که چرخ انقلاب کامپیوترها را به حرکت درآورد.
مارتی اسپرگل (Marty Spergel)
مرد آتوآشغالها، یکی از اعضای کلوپ هومبرو که تامین مدارها و کابلها را برعهده داشت و تقریبا میتوانست سر هر چیزی با شما معامله کند.
ریچارد استالمن (Richard Stallman)
آخرین بازمانده هکرها. او تا آخرین قطره خون در راه دفاع از اصول و ارزشهای هکریسم خواهد ایستاد. زمانی از MIT رفت که دیگر کسی نمانده بود تا با او غذای چینی بخورد.
جف استفنسون (Jeff Stephenson)
هکر سی ساله و کهنهکار ورزشهای رزمی که زمانی که قهمید پیوستن به Sierra On-Line همانند ثبتنام در یک کمپ تابستانی است، به شدت مبهوت شد.
جی سولیوان (Jay Sullivan)
برنامهنویس شرکت Informatics که در حد و اندازه جادوگران توانا و به طرزی دیوانهکننده آرام بود. زمانی که نشان داد معنی کلمه «همه» (any) را میفهمد کن ویلیامز (Ken Williams) را به شدت تحت تاثیر قرار داد.
دیک ساندرلند (Dick Sunderland)
یک MBA اتوکشیده که فکر میکرد کاغذبازیهای مربوط به مدیریت یک شرکت هدفی ارزشمند است. اما به عنوان رییس Sierra On-Line فهمید که هکرها اصلا اینگونه فکر نمیکنند.
گری سوسمان (Gerry Sussman)
هکر جوان MIT که یک بازنده (loser) محسوب میشد چرا که پیپ میکشید و برنامههایش را مانج (munge) میکرد. البته بعدها به واسطه جادوی الگوریتمهایش به یک برنده تبدیل شد.
مارگوت تومرویک (Margot Tomervik)
مارگوت که موهایی بلند داشت (به اتفاق همسرش «هوش مصنوعی»!!!) که تمام جایزههایی که از مسابقات تلویزیونی برده بود را یکجا روی مجلهای شرط بست که کارش ستایش اپل بود.
Tom Swift Terminal
ترمینال کامپیوتری افسانهای فلسناشتاین که میتوانست دست کاربر را برای انجام هر کاری در دنیا باز بگذارد. (و البته قرار نبود هیچگاه ساخته شود)
TX-0
یک اتاق کوچک را پر میکرد. اما در اواخر دهه پنجاه، این کامپیوتر ۳ میلیون دلاری اولین کامپیوتر شخصی دنیا بود. البته برای جامعه هکرهای MIT که دور و برش جمع شده بودند.
جیم وارن (Jim Warren)
تامینکننده تنومند «شایعات فناوری» در هومبرو. او نخستین ویراستار مجله هیپیوار Dr Dobbs Journal بود. بعدها نمایشگاه/کنفرانسهای سودمند Computer Faire را به راه انداخت.
رندی ویگینتون (Randy Wigginton)
عضو پانزده ساله نوچههای وزنیاک بود که به وزنیاک کمک کرد تا اپل ۲ را تا هومبرو برساند. هنوز به دبیرستان میرفت که به عنوان اولین برنامهنویس اپل استخدام شد.
کن ویلیامز (Ken Williams)
برنامهنویس جوان، متکبر و البته با استعدادی بود که نوشتههای روی CRT را دید و Sierra On-Line را تاسیس کرد تا هم پول فراوانی به دست بیاورد و هم با فروش بازی برای کامپیوترهای اپل دنیا را به جای بهتری تبدیل کند.
روبرتا ویلیامز (Roberta Williams)
همسر محجوب کن ویلیامز که با نوشتن Mystery House خلاقیتش را دوباره کشف کرد. این بازی نخستین عنوان از مجموعه بازیهای بسیار پرفروش او بود.
استفن «واز» وزنیاک (Stephen “Woz” Wozniak)
هکر سختافزاری از حومه سنخوزه که بسیار بخشنده و در حوزه فناوری بسیار جسور بود. وز کامپیوتر اپل را برای لذت بردن خودش و دوستانش ساخت.